یادداشت ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر معینی (اِ.)۱- آن چه در یاد میماند.۲- هر علامت و نشانی که برای یادآوری قرار میدهند.۳- دفترچه یا کاغذی که مطلبی را در آن مینویسند تا فراموش نشود.۴- نامه کوتاه.
یابو ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر معینی (اِ.)۱- اسب باری، اسب بارکش.۲- (عا.) نادان، نفهم. ؛ ~ برداشتن کسی کنایه از: مالی یا امتیازی به دست آوردن و خود را بزرگ پنداشتن.
یادبود ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر معینی (اِ.)۱- یادگار، یادگاری.۲- مراسمی که به یاد کسی برگزار شود. ؛ مجلس ~مجلسی که از برای یادبود و تذکر مرده برپا دارند.
یابس ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر معینی (ب) [ ع. ] (اِفا.) خشک، سخت. ؛رطب و ~ به هم بافتن کنایه از: سخنان در هم و برهم و بی معنی گفتن.
یابر ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر معینی (ب) (اِ.) زمین یا دهی که پادشاه برای امرار معاش به کسی میداد.
یادآور شدن ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر معینی (وَ. شُ دَ) (مص ل.)۱- به خاطر آوردن.۲- به خاطر آوردن چیزی یا شخصی.
یاب ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر معینی (اِفا.) در ترکیب، به صورت مزید مؤخر به معنی یابنده آید: دیریاب، فلزیاب.