logout1 logout2 بایگانی‌های زبان - لغت نامه بیلبورد چی

لغت نامه بیلبورد چی

فرهنگ لغت و واژه نامه کامل

  • لغت نامه
  • صفحه اصلی بیلبورد چی
  • پیشنهاد کلمه
  • همه کلمه ها

صفحه اصلیزبان

نوشته در دسته: زبان

آب انداختن

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with بدون نظر الفمعین

(اَ تَ)(مص ل.)
۱- نطفه ریختن در رحم.
۲- ادرار کردن.





ادامه مطلب

آب انبار

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with بدون نظر الفمعین

(اَ)(اِمر.)
۱- جایی سرپوشیده برای ذخیره کردن آب در زیرزمین.
۲- آبدان، آبگیر.

ادامه مطلب

آب اماله

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with بدون نظر الفمعین

(بِ اِ لِ) [ فا – ع. ] (اِ.) هر داروی مایعی که ا ز طریق تنقیه به بیمار منتقل کنند.

ادامه مطلب

آب آوردن

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with بدون نظر الفمعین

(وَ دَ) (مص ل.) نوعی بیماری چشم که بر اثر پیری یا بیماری آب از چشم روان می‌گردد.

ادامه مطلب

آب

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with ۲ کامنت‌ها الفمعین
[ سر – عبر. ] (اِ.)
۱- یازدهمین ماه از سال سریانی برابر با «مرداد ماه».
۲- نام ماه یازدهم سالِ یهود.

ادامه مطلب

آئورت

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with بدون نظر الفمعین

(ئُ) [ فر. ] (اِ.) سرخرگ بزرگی که به بطن چپ قلب متصل است و خون تصفیه شده را به تمام بدن می‌رساند، بزرگ سرخرگ. (فره)

ادامه مطلب

آ

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with بدون نظر الفمعین

(حر.) «آ» یا «الف ممدوده» نخستین حرف از الفبای فارسی ؛ اولین حرف از حروف ابجد، برابر با عدد “۱”.

ادامه مطلب

آب حسرت

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with بدون نظر الفمعین

(بِ حَ رَ) [ فا – ع. ] (اِمر.) اشک، سرشک.

ادامه مطلب

آب باریک

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with بدون نظر الفمعین

(اِمر.)
۱- آب کم.
۲- درآمد اندک. آب باریکه (کِ) (اِمر.) (عا.) نک آب باریک.

ادامه مطلب

آب جگر

۳۰/۰۳/۱۴۰۰
by with بدون نظر الفمعین

(بِ جِ) (اِمر.) کنایه از: خون، خونابه (طبق طب قدیم، جگر مرکز خون است).

ادامه مطلب
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 3,240
  • عدی
  • آخرین
© ۱۴۰۱ لغت نامه بیلبورد چی. کلیه حقوق محفوظ است.
سبد خرید فروشگاه