آب بسته ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر الفمعین (بِ بَ تِ) (اِمر.)۱- شیشه، آبگینه، بلور.۲- ژاله، شبنم.۳- تگرگ، یخ.
آب حوضی ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر الفمعین (حُ) (ص نسب.) کسی که آب حوضها را کشیده و آنها را تمیز میکرد.
آب باریک ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر الفمعین (اِمر.)۱- آب کم.۲- درآمد اندک. آب باریکه (کِ) (اِمر.) (عا.) نک آب باریک.
آب جگر ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ by with بدون نظر الفمعین (بِ جِ) (اِمر.) کنایه از: خون، خونابه (طبق طب قدیم، جگر مرکز خون است).